ملکوم گلادول نویسنده کتاب تافتههای جدابافته در این کتابِ الهامبخش، زندگیِ غولهای تجارت، نابغههای علمی، ستارگان ورزش و موسیقیدانها را بررسی میکند و نشان میدهد آنها چه وجوهِ اشتراکی دارند. او به فراسوی نتایج چشمگیر، اسطورهها و افسانهها مینگرد تا به ما نشان دهد چه دلیلی برای موفقیت اشخاص وجود دارد.
وجهاشتراک بیل گیتز با گروه بیتلز چیست؟ ضریب هوشی شما چه ارتباطی با حقوقتان دارد؟ یک زبانشان در ارتباط با ایمنی خطوط هوایی چه حرفی برای گفتن دارد؟ طرزِ صحبتِ فرزند شما با یک بزرگسال چگونه بر موفقیت آنها در زندگی تاثیر میگذارد؟ شالیزارها چه ربطی به تبحر ریاضی دارند؟ شما چگونه میتوانید فردی با استعدادی درخشان در ریاضی را بدون آزمون گرفتن از او، شناسایی کنید؟
ملکوم گلاول در کتاب تافتههای جدابافته به این پرسشها پاسخ میدهد.
اگر به این کتاب علاقهمند هستید به شما توصیه میکنیم اینجا را نگاهی بیاندازید.
در قسمتی از کتاب میخوانید :
در پنجمین قسمت از تولید سال ۲۰۰۸ مسابقه تلویزیونی آمریکایی به نام ۱ در برابر ۱۰۰ مهمان ویژهبرنامه مردی به نام کریستوفر لانگن بود.
مسابقه تلویزیونی ۱ در برابر ۱۰۰ یکی از آن بشمار برنامههایی است که پس از موفقیت زیاد مسابقه کی میخواهد میلیونر شود در آمریکا تهیه شد. این معمولاً شامل یک نگارخانه دائمی از صد نفر مردم عادی است که بهصورت شبکهای عمل میکنند. هر هفته آنها با یک مهمان ویژه دعوتشده مسابقه هوش میدهند. در پایان جایزه یکمیلیون دلاری انتظارشان را میکشد. آقا یا خانم مهمان باید بهاندازه کافی باهوش باشد که بیشتر از صد رقیبش به پرسشها پاسخ صحیح بدهد- و بهطور استاندارد، به نظر میرسید عده کمی به آن هوش و کفایت کریستوفر لانگن باشند.
صدای مجری برنامه به گوش رسید، «امشب شبکه مسابقهدهندگان با سختترین رقابتشان مواجه هستند. بینندگان عزیز، به کریستوفر لانگن خوشامد بگویید، که بسیاری وی را زیرکترین مرد آمریکا لقب دادهاند.» دوربین آهسته چرخید و مردی قوی هیکل و عضلانی را نشان داد که در سنین پنجاه به سر میبرد. مجری ادامه داد، «گفته میشود آدم عادی ضریب هوشی صد دارد. ضریب هوشی اینشتین صد و پنجاه بود. ضریب هوشی کریس ۱۹۵ است. او در حال حاضر مغز بزرگش را به تفکر پیرامون نظریهای درباره عالم واداشته است. اما آیا جمجمه بزرگ او قادر است شبکه مسابقهدهندگان را که به دنبال جایزه یکمیلیون دلاری هستند شکست دهد؟ بنشینید و مسابقه یکی در برابر صد نفر را تماشْا کنید.»
لانگن درمیان کف زدنهای پرشور جمعیت به روی صحنه آمد.
باب ساجت، میزبان برنامه، از وی پرسید، «شما که فکر نمیکنید برای خوب پاسخ دادن به سؤالها در مسابقه یکی در برابر صد نفر باید از هوش خیلی بالایی برخوردار باشید، نه؟» ساجت به طرز عجیبی به لانگن نگاه میکرد، مثل آنکه او یک نمونه آزمایشگاهی بود.
لانگن پاسخ داد، «درواقع من فکر میکنم این مزاحم کار باشد.» او صدای بم و قاطعی داشت. «برای برخورداری از ضریب هوشی بالا، شما تمایل دارید اختصاصی شوید، عمیقتر فکر کنید. از چیزهای کماهمیت اجتناب میکنید. اما اکنونکه من به این مردم عزیز نگاه میکنم» – او به شبکه مسابقهدهندگان نگاه کرد، خوشی و اشتیاق در چشمانش میدرخشید اما نشان نمیداد که او در دل چقدر این روند را مسخره میداند -«من فکرمی کنم خوب عمل خواهم کرد.»
نقد و بررسیها
هیچ دیدگاهی برای این محصول نوشته نشده است.