کتاب آزمون اشتیاق

آیا آزمونی ساده می‌تواند زندگی شخصی را تغییر دهد؟ ژانت بری اتوود و کریس اتوود از طریق کتاب آزمون اشتیاق به هزاران نفر آموختند که چطور با پرده‌برداشتن از اشتیاق‌هایشان و زندگی مطابق با آن چیزهایی که بیشترین اهمیت را برایشان دارد، زندگی خود را شکل دهند. شما با انجام این آزمون می‌توانید پنج اشتیاق نخست خود را شناسایی و می‌آموزید چگونه با پیروی از فرایند گام‌به‌گام و سادۀ اتوودها، زندگی‌تان را با آن اشتیاق‌ها همخوان کنید.
با ترکیب داستان‌هایی از قهرمانان زندگی واقعی و بینشِ عمیقِ نمونه‌هایی عالی از زندگیِ مشتاقانه مانند جک کنفیلد، ریچارد پال اوانس و استیون ام. آر. کاوی، که تجربه‌های شخصی‌شان را برای ما ترسیم می‌کنند، اتوودها نشان می‌دهند داشتن زندگی‌ای سرشار از اشتیاق نه‌تنها ممکن است، بلکه کاملاً شدنی است.

در قسمتی از کتاب آزمون اشتیاق می‌خوانیم :

«آیا هرگز از زندگی تان مأیوس شده اید؟ شده است فکر کنید که رؤیاهایتان هیچگاه به حقیقت نخواهد پیوست؟ در این کتاب می خواهیم این موارد را در زندگی تان تغییر دهیم. اغلب ما میدانیم حیات بخشیدن به اشتیاق هایمان باعث گشوده شدن درها به روی زندگی ای شاد و پربار می شود. اما خیلی ها می خواهند بدانند که این اشتیاق چیست و کدام است.| من اغلب گفته ام که «نخستین دلیل نرسیدن اشخاص به آنچه می خواهند این است که آنان نمی دانند چه می خواهند.» کتاب آزمون اشتیاق ساده ترین و شفاف ترین روش را برای پی بردن به آنچه می خواهید، پیش روی شما می گذارد. نکته مهم در این روش این است که بدانید شما چه کسی هستید. وقتی ده یا پانزده ویژگی زندگی آرمانی خود را فهرست کردید، از دانستن اینکه واقعا چه چیزهایی برای شما اهمیت دارد شگفت زده خواهید شد. شفاف بودن در دستیابی به موفقیت اهمیت حیاتی دارد.»

« {هر لحظه موهبتی است، وقتی پذیرای آن چیزی باشید. که در آن لحظه ظاهر می شود} – اژانت و کریس اتوود
وقتی شنیدم نامادری ام نیاز به مراقبت دارد، دانستم این همان کاری است که باید انجام دهم. آنگاه بود که فهمیدم چرا باعجله دو چمدان برای خود برداشته ام! برادرم، جان، که زیر فشار کاری فراوان قرار داشت و خواهرم، میکی، که برای گذراندن تعطیلات به اروپا رفته بود، در شرایطی نبودند که بتوانند کنار نامادری مان باشند. فقط من می توانستم برنامه ام را تغییر دهم و در ماه های آخر زندگی مارگی از او مراقبت کنم پذیرش چیزی که در آن لحظه ظاهر شده بود، فکر ملاقات با روشنگران را به گوشه ای نهاد و ماندن کنار مارگی به اشتیاق اولم تبدیل شد. این یکی از زیباترین لحظه هایی است که داشته ام.»

قسمتی از متن اصلی کتاب را از اینجا ببینید.