کتاب بامداد خمار رمانی است نوشتهٔ فتانه حاج سیدجوادی در سال ۱۳۷۴.
این کتاب دراین چند سال بیش از۳۰۰ هزار نسخه فروش داشته و برخی از نوبتهای چاپ آن با شمارگان ۱۰ تا ۱۸ هزار نسخه در خور توجه است.
در قسمتی از کتاب میخوانیم:
«موهایش که از جلو حلقه حلقه روى پیشانى اش غلتیده بود،تا آرنج دستش نمایان بود و رگ هاى آبى زیر پوست تیره بر امتداد عضلات سخت و کشیده مىدوید دوباره گفت:
-سلام عرض کردیم ها
بىاختیار به دو طرف خود نگاه کردم هیچکس نبود؛
– علیک سلام شما ظهرها تعطیل نمیکنید؟
– وقتى منتظر باشم نه.
– مگر منتظر بودین؟
– بله
– منتظر کى؟
– منتظر شما
باز قلبم فروریخت»
«مگر از روی نعش من رد بشوی.»
«این طور حرف نزنید مامان، خیلی سبک است. از شما بعید است. شما که میدانید من تصمیم خودم را گرفتهام و زن او میشوم.»
«پدرت ناراضی است سودابه. خیلی از دستت ناراحت است.»
«آخر چرا؟ من که نمیفهمم. خیلی عجیب است ها! یک دختر تحصیلکردۀ به سن و سال من هنوز نمیتواند برای زندگی خودش تصمیم بگیرد؟ نباید خودش مرد زندگی خودش را انتخاب کند؟»
«چرا، میتواند. یک دختر تحصیلکرده امروزی میتواند خودش انتخاب کند. باید خودش انتخاب کند.
ولی نباید با پسری ازدواج کند که خیلی راحت دانشکده را ول میکند و می رود دنبال کار پدرش.
نباید زن پسر مردی شود که با این ثروت و امکاناتی که دارد، که می تواند پسرش را به بهترین دانشگاهها بفرستد، به او میگوید بیا با خودم کار کن، پول توی گچ و سیمان است.نباید زن مردی بشود که پدرش اسم خودش را هم بلد نیست امضاء کند. سودابه، در زندگی فقط چشم و ابرو که شرط نیست. پدر تو شبها تا یکی دو ساعت مطالعه نکند خوابش نمی برد. تو چه طور می توانی با این خانواده زندگی کنی؟»
بخشی از نظرات مخاطبان سایت گودریدز در مورد کتاب بامداد خمار:
- «قراره اینجا نظر شخصیمون رو بگیم درباره کتاب دیگه؟
خب من این کتاب رو خیلی دوست دارم و بنظرم عالیه .
جزو بهترین رمانهای عاشقانه اس که خوندم. مگه چی میخوایم از یک رمان عاشقانه؟
داستان خوب پرداخته شده، فضاسازی عالیه چون صحنه ها آنقدر دقیق توصیف شدن که انگار داری فیلم میبینی، شخصیت پردازی ها هم بنظرم چیزی کم ندارن.
موضوع هم شاید ناب نباشه، ولی نویسنده جوری تعریفش کرده که بنظر تکراری و کلیشه ای نمیاد، با پایان جالب توجهش که بر خلاف اغلب رمانهای عاشقانه، فیلم هندیش نکرده .» - بهترین و زیباترین رمان سالهای دور و هرگز ندیده ای بود که خواندم.
تصویرسازی زیبای داستان … صداقتی که در همه ماجراها با آن بود … هنوز هم بامداد این کتاب خمارم میکند.
نسخۀ الکترونیکی :
شما میتوانید نسخۀ الکترونیکی کتاب بامداد خمار را از اینجا خریداری کنید.